English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3761 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
scopulate U کلاله مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crest U کلاله
cresting U کلاله
scopula U کلاله مو
stigma U کلاله
stigmas U کلاله
crests U کلاله
collectrals U کلاله
whisks U کلاله یادسته مو
tuffet U کلاله خوشه
flocculate U کلاله کاکل
whisking U کلاله یادسته مو
whisk U کلاله یادسته مو
whisked U کلاله یادسته مو
snowcap U کلاله برفی
pappus U کلاله اطراف گل
knotted U کلاله دار
ringlet U کلاله انگشتری کوچک
ringlets U کلاله انگشتری کوچک
comose U کلاله دار مویی
stupa U کلاله بافتهای حصیری
tufts U ریش بزی کلاله
tuft U ریش بزی کلاله
hassocks U کلاله علف درهم پیچیده
hassock U کلاله علف درهم پیچیده
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
pendant U سر ترنج [کلاله] [سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
feathery U پر مانند
incomparable U بی مانند
goatish U بز مانند
castellated U دژ مانند
pipelike U نی مانند
etcetera U و مانند ان
filiform U نخ مانند
floriform U گل مانند
without an e. U بی مانند
penniform U پر مانند
unapproachable U بی مانند
fulidal U اب مانند
etc U و مانند آن
plumelike U پر مانند
fluty U نی مانند
blotchy U لک مانند
analogous U مانند
reedier U نی مانند
capitate U مانند سر
capillaceous U مانند نخ
arundinaceous U نی مانند
argillaceous U رس مانند
argillaceous U گل مانند
aquiform U اب مانند
frothy U کف مانند
simulant U مانند
similiar U مانند
tough U پی مانند
toughest U پی مانند
anthoid U گل مانند
analog U مانند
tendinous U بی مانند
after the example of U مانند
threadlike U نخ مانند
inimitable U بی مانند
unprecedented U بی مانند
unprecedentedly U بی مانند
encephaloid U مخ مانند
plumose U پر مانند
vide U مانند
tougher U پی مانند
reediest U نی مانند
reedy U نی مانند
similar U مانند
impish U جن مانند
unequaled U بی مانند
thready U نخ مانند
and so on U و مانند ان
inapproachable U بی مانند
gypsiferous U گچ مانند
icily U یخ مانند
as U مانند
near U مانند
near- U مانند
neared U مانند
lambdoid U مانند
analogues U مانند
myrtle formed U اس مانند
unique U بی مانند
analogue U مانند
string U نخ مانند
uniquely U بی مانند
foggier U مانند مه
foggiest U مانند مه
foggy U مانند مه
nearer U مانند
unequalled U بی مانند
mammilliform U مانند
liplike U لب مانند
unparalleled U بی مانند
mammilary U مانند
nearest U مانند
nearing U مانند
nears U مانند
womanlike U زن مانند
metalliform U فلز مانند
ke lighning U مانند برق
metalloid U فلز مانند
malty U مالت مانند
amoeboid U مانند امیب
columniform U ستون مانند
cloistral U دیر مانند
pyramidic U اهرام مانند
rheumatoid U مانند روماتیسم
charry U زغال مانند
anguine U مار مانند
reniform U کلیه مانند
chondroid U غضروف مانند
reeding U طرح نی مانند
racemiform U خوشه مانند
ravined U کلاغ مانند
cicatricial U مانند اثرزخم
cinderous U خاکستر مانند
rattish U موش مانند
lamblike U بره مانند
ramiform U شاخه مانند
puriform U چرک مانند
puppyish U توله سگ مانند
pterygoid U بال مانند
corvine U کلاغ مانند
januslike U جانوس مانند
cowish U گاو مانند
crinoid U زنبق مانند
cryptand U حجره مانند
ctenoid U شانه مانند
cucullated U مانند خودیاباشلق
culicoid U پشه مانند
porky U مانند خوک
insectile U حشره مانند
inimitably U بطوربی مانند
corpuscular U گویچه مانند
pouchy U کیسه مانند
coroniform U تاج مانند
sacciform U کیسه مانند
prurigmous U مانند خنش
coralline U مرجان مانند
albuminoid U مانند البومین
coralloid U مانند مرجان
coriaceous U چرم مانند
leatheroid U چرم مانند
seamilike U درز مانند
corneous U شاخ مانند
mitral U مانند تاج
bursiform U کیف مانند
cuticular U پوست مانند
ceratoid U شاخ مانند
manlike U مرد مانند
lanceolate U نیشتر مانند
as ever U مانند همیشه
scalelike U فلس مانند
as usual U مانند همیشه
scabious U دله مانند
sanguineous U خون مانند
sagittary U مانند تیر
asteroidal U مانند ستاره
auriform U گوش مانند
muscoid U خزه مانند
baccate U توت مانند
mercurous U جیوه مانند
anthracoid U مانند گنده
collective goods U مانند جاده
sciuroid U سنجاب مانند
sciurine U سنجاب مانند
mattery U ماده مانند
apelike U میمون مانند
aphthoid U برفک مانند
scalelike U ترازو مانند
lateritious U اجر مانند
arborescent U شاخه مانند
arciform U قوس مانند
argillaceous U مانند خاک رس
mastoid U پستان مانند
saddlebacked U زین مانند
saclike U کیسه مانند
lithoid U سنگ مانند
annular U حلقه مانند
butyric U کره مانند
cadaveric U لاشه مانند
campanulate U زنگ مانند
cancellate U شبکه مانند
lam dacism U مانند لام
lactescent U شیر مانند
carneous U گوشت مانند
lamblkin U بره مانند
carunculate U مانند لحیمه
bursiform U کیسه مانند
lipomatous U چربی مانند
rhizoid U ریشه مانند
ligniform U چوب مانند
liliaceous U یاس مانند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1wildlike
0coopling
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com